,

من_پسرم

قسمت_267

 

شروع مبارزه‌شون خوب پیش می‌ره ولی سه دقیقه که می‌گذره نفس کم‌کم نفس کم می‌آره. جوری بهش حمله می‌کنن و اجازه‌ی نفس اضافه کشیدن بهش نمی‌دن که کمتر از چیزی که فکر می‌کردم تسلیم کردنش طول می‌کشه.
اولین ضربه‌ای که به‌ شکمش می‌زنن با صدای داد من و ماهان هم‌زمان می‌شه:
- ولش کنید حیوونا.
ناله ریز می‌کنه. دستش رو تکیه‌گاه بندش می‌کنه و سعی می‌کنه بلند بشه که آسنات با کفشش می‌زنه زیر دستش و پخش زمین می‌شه. می‌خنده و عقب می‌ره. صدای دادهای کنترل شده و ناله‌های بی‌اختیار نفس دلم رو ریش می‌کنه ولی آسنات تصمیم گرفته به بازی کردن و به هیچی اهمیت نمی‌ده. توی چند متریم افتاده و با دست‌هاش خودش رو بغل کرده. می‌لرزه و بی‌صدا زجر می‌کشه.
جلو اومدن آسنات متوقفشون می‌کنه. روی دو پا می‌نشینه و با دست نفس رو برمی‌گردونه.
انگشتش روی دکمه بالایی پیراهن نفس می‌نشینه:
- بهت فرصت دادم خودت نخواستی!
دکمه دوم هنوز کامل باز نشده که نفس روی زمین غلت می‌زنه و با آخرین جونی که توی تنش مونده از مچ پای آسنات می‌کشه. این‌بار دیگه برای با زمین خوردن آسنات، عکس العملش به اوج می‌رسه:
- نگهش دارین.
نفس شبیه یه پاره گوشته که به زور سر پا نگهش می‌دارن. هر چند هنوز هم سرکشی می‌کنه و این خوشی رو ازشون می‌گیره. رخ‌به‌رخ هم می‌شن و مشت‌های بیرحمانه‌ی آسنات، صورت و شکم نفس رو هدف می‌گیره. محکم می‌زنه، بدون درکی از درد. نفس دولا می‌شه روی شکمش، خم می‌شه پایین، می‌ناله، توی خودش جمع می‌شه، نابود می‌شه!
وقتی از له شدن جسمه روبه‌روش مطمئن می‌شه، حالا با خیال راحت بدون فکر و دست‌دست کردن با یه حرکت سریع از بالا به پایین دکمه‌های لباس نفس کنده می‌شن و زیر پاهاش پخش و پلا می‌شن. پیراهن رو به حالی از تن نفس بیرون می‌کشه که می‌شه جیگر زلیخا!
از روی حرص می‌خنده و دست می‌زنه:
- اوه باور کردنی نیست! یه دختر همه‌مونو بازی داده.
ناچار نگاهم به نفس می‌رسه. یه رکابی مردونه مشکی تنشه که بانداژ و سینه‌ش هم از زیرش مشخصه.
دستش جلوتر می‌ره. می‌دونم نتیجه حرف زدنم چیه ولی وقت می‌خرم:
- آدم باش، داری چه غلطی می‌کنی عوضی‌. می‌خواستی بفهمی، حالا که فهمیدی دیگه تمومش کن!
- غلطتو تو کردی و هفت جد و آباءت. ببند اون گاله رو تا خودم نبستم برات.
به ساق پاهای نفس ضربه می‌زنه و با صورت به زمین می‌خوره. بالای سرش روی پا می‌نشینه و موهای نفس رو بین پنجه‌هاش جا می‌کنه و می‌کشه:
- تازه کارمون با هم شروع شده. حالا اون اسم کوفتیتو بگو؟ از طرفی کی اومدی؟



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ پنج شنبه 11 مرداد 1397 ] [ 12:44 ] [ N.rostami)entezar) ] [ ]

آخرین مطالب