,

من-پسرم

قسمت-265

 

مسلحش از مسیری که براش باز شده قدم می‌زنه و توی چند سانتی‌مون می‌ایسته‌. خرد و خسته و نتیجه صفر! روی زانوهام خم می‌شم و نفسم رو عصبی بیرون می‌فرستم. پدرم کم بود خواهرم و چند نفر دیگه هم افتاد دست این حیوونا! مقابلم می‌ایسته و دستی به صورتم می‌کشه که صورتم رو عقب می‌کشم:
- آخی... خسته شدی. ببین صورتشو رنگت پریده. واسه یه پیر خرفت؟
قدم برمی‌داره و کنار گوش نفس زمزمه می‌کنه:
- می‌گفتی دو دستی تقدیمت می‌کردم این همه خودزنی نداشت!
جلوتر می‌ره و جلوی ماهان متوقف می‌شه و ضربه‌ای به شکمش می‌زنه:
- تو دیگه چرا نمک‌نشناس؟
هر سه‌مون با نگاه‌های خونی بهش خیره می‌شیم و نفس‌نفس زدن‌های عصبیمون به گوش خودمون می‌رسه. دیگه فاتحه‌مون خونده‌ست. توی دلم غوغاست، تکون خوردن‌های قلبم حساب کتاب نداره. کل تنم خیسِ خیسه! نفسم می‌لرزه و دست‌هام ثبات ندارن. پس اون پلیس اون بیرون چیکار می‌کنه؟ تخت‌سینه پدر ضربه می‌زنه و به زمین پرتش می‌کنه حمله می‌کنم به سمتش که اسلحه‌ش رو روی شقیقه پدر ثابت می‌کنه:
- نچ‌نچ بچه خوبی باش از سر جات تکون نخور کودن! می‌دونی که شوخی ندارم!
از عصبانیت این‌که هیچ غلطی نمی‌تونم بکنم ضربه‌ای با مشت به پای خودم می‌زنم. صدای داد و ناله‌م با صدای قهقهه‌ی آسنات بهم می‌خورن. از کنار ماهان می‌گذره و روبه‌روی نفس می‌ایسته. دست تخت‌سینه‌ش می‌کوبه که به دیوار پشت‌سرش بکوبوندش ولی علاوه بر این‌که نفس از جاش تکون نمی‌خوره دندون قروچه می‌کنه و ابروهای آسنات رو به هوا می‌فرسته:
- بذار ببینم اینجا چه خبره.
 عصبی دستم رو به صورتم می‌کشم. چیزی که نباید می‌فهمید رو فهمید! لبخند کریهی می‌زنه و دستش به یقه‌ی نفس گیر می‌کنه. نگاهی بین من و ماهان رد و بدل می‌شه و آسنات رو به عقب هول می‌دیم. روبه‌روی آسنات می‌ایستم تا چیزی که توی فکرشه رو نتونه عملی کنه.
چشم های آسنات ریز می‌شن و اسلحه رو به سمت هر دومون می‌گیره:
- برین عقب ببینم.
وقتی مقاومت ما رو می‌بینه عصبی داد می‌زنه.
- این آشغالا رو پرت کنید کنار.
با وجود تمام مقاومتمون چهار نفر به زور از نفس دورمون می‌کنن. اسلحه روی سرمونه، روی زانو افتادیم و دست هامون رو از پشت سر  محکم می‌گیرن تا نتونیم جم بخوریم.
قدمی به نفس نزدیک می‌شه و نفس عقب می‌ره‌‌.
 از فشار زیادی که دندون هام به هم دیگه می‌آرن فکم درد می‌گیره. نفسم بالا نمی‌آد و رنگ پریده نفس هم نشون دهنده‌ی وضعیت خرابشه.
خدای من! به دادمون برس



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ پنج شنبه 11 مرداد 1397 ] [ 13:1 ] [ N.rostami)entezar) ] [ ]

آخرین مطالب