,

#من_پسرم

#قسمت_143

 

 به سمت صورت سام خم می‌شم:  
- خودت اتابک رو بهتر می‌شناسی کنترلش کن اینجا رو نفرسته هوا تا بیام! 
کج خندی به لب می‌آره: 
- جزء محدود افرادی هستی که تونستی از تصمیمش منصرفش کنی، مهره مار داریا! خطر که گذشت آدم هاش از آماده باش خارج شدن، دیگه کاری نمی‌کنه. 
سری تکون می‌دم و از سام دور می‌شم. برای رفتن عجل دارم که کیا گوشه‌ی کتم رو می‌کشه و جایی نزدیک گوشم لب می‌زنه: 
- داره دیرم می‌شه باید برم خونه، مامانم.‌..‌ 
خشم صداش به راحتی قابل تشخیصه! 
- نمی‌تونی جایی بری باید تا آخرش بمونی! 
- آخرش کیه؟ 
با گفتن "دو نصفه شب" دستش رو از لباسم جدا کرده و پا تند می‌کنم به سمت جایی که ماهان ایستاده. بهش  که می رسم باهاش هم قدم می‌شم: 
- چی شده؟
سری به طرفین تکون می‌ده: 
- سری بعدی مسابقات رالی داره برنامه ریزی می‌شه و باید همین الان بهشون برسی! 
دستی به پشت گردنم می کشم و وارد اتاق کارم می‌شم:
- آخه الان؟ مسخره ها انگار نمی تونن زودتر خبر بدن. 
شونه ای بالا می‌ندازه:
- من بی تقصیرم، تازه باخبر شدم! 
بدون هیچ حرف دیگه ای به سمت میز کارم می‌رم و پشت لب تاب قرار می‌گیرم تا اطلاعات مسابقه رو بگیرم و لیست ها رو چک کنم.
کار هماهنگی ها تموم شده و دارم برای خبر دادن به راننده ها با گوشیم کار می کنم که گوشی از دستم کشیده می شه:
ـ آهی مگه با تو نیستم؟
اصلا نمی‌دونم کی وارد اتاق شده! 
نگاهم به صورت شاکی و رو به عصبانی کیا می رسه:
ـ چی شده؟
کلافه پوفی می کشه:
ـ هیچ خبر خاصی نیست، اسمت برای سربازی دراومده!
دستی به چونه‌م می کشم و با قیافه‌ی جدی و شاکی بدون اینکه ذره ای لبخند روی لبم بیاد می‌گم:
ـ من ۴ سال پیش سربازی بودم، کی نرفته سربازی افتاده گردن من؟
چشم هاش رو تو‌ی حدقه می چرخونه و من از حرص خوردنش لذت می برم:
ـ  خدایا هدفت از خلقت این بشر چی بوده؟ انگار اصلا تو این دنیا نیست! سام می خواد خونت رو بریزه، تو نشستی اینجا با من کل می ندازی؟ واقعا خیلی بی خیالی! 
به طرفش خم می‌شم که گوشیم رو از دستش بکشم ولی متوجه می شه و با جا خالی دادن گوشیم رو عقب می کشه:
ـ زرنگی! اول برو سام رو آروم کن.
دست به کمر توی یه قدمیش می ایستم:
ـ نچ اول گوشیم رو بده.
دست به کمر سرش رو به طرفین تکون می‌ده: 
- ندم چی؟
خم می‌شم کنار گوشش و با شیطنت نجوا می کنم:
ـ سام می دونه دختری؟



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ چهار شنبه 17 مرداد 1397 ] [ 3:39 ] [ N.rostami)entezar) ] [ ]

آخرین مطالب