,

من پسرم

قسمت-104

 

دستی به صورتم می کشم، کف دست هام رو روی سنگ اپن می ذارم و بالا تنه م رو به سمت آهی می کشم:
- آهی می خوای برم بعدا بیام؟
بدون اعتنا به حرفم توی چشم هام نگاه می کنه:
- بیا دست پختم رو بخور که از امروز به بعد هم تیمی هستیم.
- دقیقا از من چی می خوای؟
غذایی که نمی دونم اسمش چیه رو توی نون می ذاره و سس رو روش می ریزه:
- کارت وقتی شروع می شه که بتونی معتمد سام بشی.
دستی به پیشونیم می کشم:
- معتمد؟ چه جوری؟
لقمه ی دیگه ای رو توی دهنش می ذاره و نوشابه رو سر می کشه:
- همین که بتونی توی همین مسابقه ها برنده بشی خود سام قدم بعدی رو برمی داره. وقتی رانندگیت تایید بشه وارد گروه اصلیش می شی. من اونجا همه کاره و هیچ کاره م یعنی همه ی کارها دست منه ولی آزادی عمل ندارم. وقتی برسی به اونجا بقیه ی نقشه رو بهت می گم.
 سرم رو به سمت بالا می گیرم و بعد از کمی فکر کردن می گم:
- باید بدونم هدف نهاییت چیه.
- الان وقت فهمیدنش نیست.
دستی به چونه م می کشم:
- یعنی نباید بدونم ازم چه کاری می خوای؟ شاید بخوای برات آدم بکشم!
شونه ای بالا می ندازه با لحن جدی می گه:
- احتمالش هست.
با چشم های گرد شده بهش زل می زنم:
- یعنی چی این حرف؟
انگشت اشاره ش رو به سمتم می گیره:
- قبلا هم گفتم؛ کار تو پیش من گیره پس هر کاری  ازت بخوام باید بدون چون و چرا انجام بشه.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ جمعه 19 مرداد 1397 ] [ 2:6 ] [ N.rostami)entezar) ] [ ]

آخرین مطالب