,

#من_پسرم

#قسمت_۷۸


به محض بهتر شدن شرایط دستم رو به سمت دکمه ها دراز می کنم تا ولوم رو بیارم پایین که آسنات با زدن روی داشبورد مانعم می شه و دستم عقب کشیده می شه: 
- حواست به جلوت باشه. با آهنگ چیکار داری؟
یه آهنگ مزخرف با صدای فوق العاده بلندش و سیستمی که روی ماشینه،
داره کرم می کنه و از طرفی هم این دختره نمی ذاره صداش رو کم کنم.
محکم روی فرمون زیر دستم می کوبم :
- صدای این کوفتی رو کم کن،  نمی دونم چیکار کنم داره دیوونه م می کنه.
صدای داد مانندش توی گوشم می نشینه:
- باید بتونی توی بدترین شرایط بهترین عملکرد رو داشته باشی. باید انتظار خیلی چیز ها رو داشته باشی. این که چیزی نیست فقط یه صداست!
سرعت رو برای لحظه ای پایین میارم تا بتونم حرف بزنم و این صدای روی مخ باعث نشه به دیوار های اطراف بزنم.
- نمی تونم اینجوری؛ صداش رو بیار پایین حداقل.
صداش رو بالا می بره تا بتونه توی این سر و صدا به گوشم برسوندتش:
- سرعتت چرا داره میاد پایین؟ ببرش بالا.
یعنی من نامردم جلوی این کم بیارم! اخم هام در هم گره می خورن و دست هام دور فرمون محکم می شن . سرم رو به طرفین تکون می دم تا این صدای بلند جیغ مانند مغرم رو سوراخ نکنه! چشم هام به روبه رو و خودم رو کمی به جلو خم می کنم. پام پدال گاز رو همچنان فشار میاره. قلبم به شدت می کوبه، گردنم خیس عرق شده؛ گوشم داره سوت می کشه و بخاطر فشاری که رومه دستم به شدت دور فرمون حلقه شده و سر انگشت هام به سفیدی می زنن. فشاری که رومه لحظه به لحظه بیشتر می شه ولی توی سرعتم کم نمی ذارم. چشم هام رو به مسیر جلوم تیز می کنم و  دقیق تر زیر نظر می گیرمش. توی حس خودمم و دقتم رو روی  سرعتم گذاشتم که یکدفعه آهنگ بعدی پخش می شه و دختری مدام داره با کل وجودش جیغ های وحشتناکی می کشه؛ اینبار دیگه عصبی از این صدا بدون اراده سرعتم پایین می اد و وقتی به سرعت مطمئن می رسم روی ترمز می زنیم. بوی لنت که توی فضای ماشین می پیچه ماشین هم متوقف می شه و به سرعت ازش پیاده می شم.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ جمعه 19 مرداد 1397 ] [ 5:12 ] [ N.rostami)entezar) ] [ ]

آخرین مطالب