,

#من_پسرم

#قسمت_59

 

آهی

 

با خودکار دارم روی کاغذ خط خطی می کنم و صدای حرکت خودکار تنها صدایی که توی گوشمه. سکوت سنگینی کل اتاق رو گرفته و فقط صدای نفس های عصبی یه نفره که این سکوت رو می شکنه. در باز می شه و چند ثانیه بعد سیاوش با هیکل ورزیده ش توی درگاه ظاهر می شه. دست از سر خودکار و کاغذ می کشم و منتظر می مونم تا سیا بنشینه. نگاهم بین صورت خشمگین ایمان و صورت شاکی سیاوش می گرده و می خوام چیزی بگم ولی قبل از اینکه دهن باز کنم ایمان با خشم می غره:
- من نمی فهمم چرا داری همچین ریسکی می کنی؟ کیا بچه ست منتظر بمون عضو جدید حالش خوب بشه خودش هست پای کار.
سیاوش شاکی و خیلی جدی به سمتش برمی گرده و با دست به تخت سینه ایمان می کوبه :
- چی می گی بابا. دست فرمونش خیلیم خوبه؛ چرا نمی خوای قبول کنی که کیا انتخاب شده!
- دِ آخه همه چی زیر سر توئه. فکر می کنی نمی دونم می خوای جای من رو بگیری؟
در سکوت فقط نظاره گر بحث هاشونم و بدون اینکه توی حرف هاشون دخالت کنم دست هام رو زیر چونه می زنم و به اراجیفشون گوش می سپارم. اصلا مهم نیست که بحثشون بالا گرفته! اصلا مهم نیست که رابطه ی دو تا دوست داره بهم می خوره! دارم لذت می برم از این بحث بی سر و تهی که توی تصمیم گیریم موثر نیست! من کیا رو انتخاب کردم با تمام بچه بودن و بی تجربگیش. کیا رو با تمام مشکلاتش قبول کردم و می خوام زیر بال و پرش رو بگیرم چون تنها کسیه که می خوام این کار رو انجام بده؛ فقط کمی حمایت می خواد. می خوام فرصت پیشرفت بهش بدم.
با بالا گرفتن صداشون و فحش و ناسزاهایی که بهم می دن دستی محکم روی میز می کوبم که هر دو ساکت می شن.
- دعواهاتون رو کردین؟ حالا برین ردِ کارتون.
ایمان با صدای نسبتا بلندی که از خشم و عصبانیت می لرزه می گه:
- آهی! قرار بود با هم حرف بزنیم کجا بریم؟
آرنج هام رو روی میز می ذارم و خودم  رو جلوتر می کشم:
- گفتم بیاین در مورد برنامه ها حرف بزنیم نه اینکه بشینم به شر و ور هاتون گوش بدم. از وقتی اومدین فقط دارین بهم می پرین!
سیاوش تکیه ش رو از مبل می گیره و روی پاهاش خم می شه:
- این شد یک کلام حرف حساب! فقط آهی گواهینامه نداره مشکلی پیش نیاد؟
ایمان متعجب تو چشم هام براق می شه:
- آهی داری چیکار می کنی؟ بدبختمون می کنه ها. بابا کیا رفیق فابریکمونه درست ولی بی تجربه ست علاوه بر خطری که برای خودش داره برای مسابقه دادن هم هنوز بچه ست. اگه بلایی سرش بیاد کی باید جواب مادرش رو بده؟
نیشخندی می زنم:
- طبق قرار دادی که امضا کرده هر بلایی سرش بیاد مسئولیتش با خودشه.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ شنبه 20 مرداد 1397 ] [ 1:34 ] [ N.rostami)entezar) ] [ ]

آخرین مطالب