,

#من_پسرم

#قسمت_48

 

عینک دودیم رو به چشم هام می زنم و دست به جیب به سمت میز و صندلی هایی که کنار پیست جای مناسبی با دید خوب قرار دارن می رم . به چند قدمی شون که می رسم سیاوش و ایمان رو می بینم که گرم حرف زدنن. نگاهی به محیط اطرافم می ندازم و بزرگی پیست خصوصی توجه م رو جلب می کنه؛ هر چی نگاه می کنم فقط پیست اتومبیل رانی رو می بینم. یعنی چقدر از این جا سود می بره؟ در هر صورت جای معرکه ایه برای تخلیه هیجان.
 عینکم رو از چشم هام برمی دارم و محکم می زنم پس کله ی ایمان که حرفش رو نصفه می ذاره و به طرفم برمی گرده.
- حتما باید فیزیکی اعلام حضور کنی؟
مشتم رو به مشت سیاوش که به طرفم گرفته شده می زنم و می گم:
- زدم که حواست باشه دفعه بعد از ورودی به استقبالم بیای نه اینکه اینجا بشینی فک بزنی.
انگشت اشاره و شصتش رو بهم نزدیک می کنه و قبل از اینکه بتونم جاخالی بدم ضربه محکمی به پیشونیم می زنه:
- سر سیلندر می سوزونیا من نگرانتم.
نگاهی به ساعت مچیم می ندازم:
- بچه ها برای کی تایم گرفتین؟
سیاوش چای دستش  رو روی میز می ذاره و راست می ایسته:
- منتظر حضرتعالی بودیم؛ چرا دیر کردی؟
- جایی کار داشتم.
دستی به شونه ایمان می زنم:
- پاشو داداش.
با اخم های در هم سری به معنی نه تکون می ده. با اشاره سیاوش تنهاش می ذاریم و به سمت ماشین می‌ریم.
 ایمان اساسا شوخه حالا چی شده که اخم هاش توی همه نمی دونم!
 کلاه ایمنی مخصوص رو روی سرم می ذارم.
- آماده ای؟
صدای سیاوش از فکر بیرون می کشتم و رو بهش سری تکون می دم.
در سمت شاگرد رو باز می کنه و لبه در رو با دستش نگه می داره:
- خوبه، شروع کنیم.
بازم بدون هیچ حرفی در رو باز می کنم و سوار می شم. دستم رو حالت دورانی روی فرمون حرکت می دم و در آخر ضربه ای به فرمون می زنم.
- از هپروت بیا برون؛ وقتت رو به ما هم بده.
استارت می زنم و با گازی که می دم ماشین مثل گلوله آتیش از جاش کنده شده سرعت می گیره. با دست راستم فرمون رو نگه داشتم و سرعتم رو بالا می برم. سیاوش به محض دیدن دست چپم که روی پامه می گه:
- هر دو دستت رو بذار روی فرمون؛ سرعتت بره بالا نمی تونی کنترلش کنی.
متعجب می گم:
- من همیشه اینجوری می رونم یادت رفته؟ نیازی به هر دو دستم ندارم.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ شنبه 20 مرداد 1397 ] [ 1:56 ] [ N.rostami)entezar) ] [ ]

آخرین مطالب