,

#من_پسرم

#قسمت_32

 

به سرعت اسکیت سوار رو دنبال می کنم ولی چون سرعتش بیشتره بهش نمی رسم و ازم دور می شه. بعد از پنج دقیقه دنبال کردنش که بی نتیجه می مونه روی زانو خم می شم و نفس نفس می زنم. 
هنوز نفسم به حالت عادی برنگشته که یاد کتی می افتم.
 این موقعه شب اونم وسط یه جای خلوت تنهاش گذاشتم!
 نکنه پسرهایی که اون اطراف بودن اذیتش کنن؟
 با خم کردن خودم به سمت جلو دوباره سرعت می گیرم و به همون نقطه بر می گردم؛ صاف می ایستم و سرعتم رو کم می کنم. بین وسایل ورزشی چرخ می زنم ولی اثری از کتی نیست که نیست. 
 صدای وزش باد با صدای چرخ اسکیت مخلوط می شه و ترس رو بهم القا می کنه. کتی کجاست؟

وسط درخت ها می ایستم و تو دل تاریکی به دنبال نشونه ای از یه دختر تنها می گردم. باید بیشتر حواسم رو جمع می کردم.
 دستی به گردن عرق کرده م می کشم و نفس حبس شده م رو بیرون می فرستم.
تک تک قسمت های پارک رو می گردم ولی چیزی پیدا نمی کنم.
 برای بار هزارم شماره کتی رو می گیرم و صدای نحسی برای بار یک هزارم می گه:
- مشترک مورد نظر خاموش می باشد.
این مشترک مورد نظر کدوم گوریه که داره عصبیم می کنه؟ مشتی محکم به پام می کوبم و ناچار شماره پلیس رو می گیرم. همزمان راه می افتم به سمت مرکز پارک که گوشیم از دستم کشیده می شه و دوباره همون پسر اسکیت سوار به سرعت محو می شه.
این دیگه کدوم(...) و از کجا پیداش شد!
ابروهام در هم گره می خورن و به سرعت به دنبالش می رم. توی کارش خیلی حرفه ایه و اونقدر به چپ و راست می ره که گمش می کنم.
 وسط پارک می ایستم و دستم رو پشت گردنم بهم گره می زنم و عصبی به سقف زمین خیره می شم؛ به ستاره های چشمک زنی که من رو به تمسخر گرفتن. مسخره کردنم داره با این همه ادعا نتونستم حواسم به نزدیک ترین دوستم باشه!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ شنبه 20 مرداد 1397 ] [ 17:55 ] [ N.rostami)entezar) ] [ ]

آخرین مطالب