,

289


خب چی بگم که بیشتر حرص بخوره؟
- یعنی زوری می‌خوای زن بگیری؟ دوسِت نداشته باشم چه جوری ...
- ایجادش می‌کنم نگران نباش!
چادرم رو بالاتر می کشم که لااقل از روی دوشم نیفته.
- اگه نشد چی؟
نفس عصبیش توی صورتم می‌خوره ولی حالت جدیم رو حفظ می‌کنم‌‌.
- مگه جرات داره نشه؟
عجیب دلم می‌خواد قهقهه بزنم کل قبرستون بره رو هوا! لجباز، خودخواه!
- فاصله قانونیتو باهام حفظ کن‌. امیر نگرانم می‌شه باید برگردم.
چشم هاش رو می بنده و سرش رو پایین می‌ندازه. نفس عصبیش رو بیرون می فرسته و چشم تو چشمم می شه.
- ببین منو! حق نداری زن کسی جز من بشی! اگه به اختیار بله ندی می دزدمت!
با کیفم ضربه ای بهش می‌زنم که چند قدم عقب می‌ره.
- درسته ظاهرم عوض  شده ولی یادت نره من همون قهرمان کشوریم!
سرش رو به سمت آسمون می‌گیره و می ناله.
- نفس تو رو به هر کی می پرستی! عذابم نده! بگو آره دیوونم نکن!
روی نیم‌کتی می‌نشینم اسم دایی جلوی چشم‌هام پر رنگ می‌شه. خودشه مجتبی تنها کسیه که می‌تونه بگه چیکار کنم.
مقابلم روی دو پا می‌نشینه.
- بگو آره دیگه! بخدا دو سال بَسمه.
کلافگی از صدای لرزونش می چکه. دوست دارم بیشتر خلش کنم ولی دیگه بسه.
گوشیم رو در میارم و شماره می‌گیرم.
- به‌به مشتبی جون کجایی دایی عزیزم؟
- آی آدم خر کن. چیه باز کجا کارت گیر کرده؟
سرم رو کج می‌کنم:
- فعلاً کار یکی به من گیر کرده.
کنجکاو می‌شه.
- جالب شدی!‌ کیه کارش به تو گیره؟
- ماهان! کجایی بیایم اونجا؟
- بذارش برای بعد گیرم.
این ماهانی که من می‌بینم بهش بگم بعدا مگه ولم می‌کنه؟ بچه‌م اساسی حالش خوش نیست.
- آتیشش تنده جون مُجی!
صداش جدی می‌شه.
- باشه بیا دفتر. منتظر دوتاتونم. بگو ماهان زودتر بیاد تو یک ساعت بعدش بیا. حواست باشه حتی اگه اصرارم کرد باهاش نمیای تا هنوز چیزی جدی نشده دوست ندارم...
سریع می‌گم.
- اکی اکی حله داداچ.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ پنج شنبه 11 مرداد 1397 ] [ 1:11 ] [ N.rostami)entezar) ] [ ]

آخرین مطالب