,

#من_پسرم

#قسمت_31

 

#نفس

 

 
گیره اسکیت رو محکم می کنم و کمر راست می کنم. نگاهی به فنس می ندازم و همراه کتی بیرون فنس دور می زنیم. از بین درخت ها حرکت می کنیم و بعد از نیم ساعت کنار وسایل ورزشی متوقف می شیم. روی یکی از وسایل می نشینم
 تا کمی استراحت کنم. 
- برای چی نمی ری توی فنس؟ 
سرم رو به سمتش می چرخونم:
- چون می خوام آزاد باشم؛ دوست ندارم توی بند باشم. 
بطری آب رو به سمتم می گیره: 
- یه چیزی بگم؟
بطری رو سر می کشم و همزمان با حرکت سرم بهش می فهمونم که منتظر شنیدنم. به سمتش می چرخم و رو به روش می نشینم: 
- چی شده؟ بگو.
تعلل می کنه و اصرار می کنم: 
- منتظرما. 
بازم سکوت می کنه. دست می می زنم زیر چونه ش و سرش رو بالا می آرم: 
- بگو خب!
نفس عمیقی می کشه و نگاه توی صورتم می گردونه.   
- کیا... من...
دیگه داره حوصله نداشتم رو سر می بره. بی حوصله می غرم: 
- کتونی! 
هوفی می کشه ، سرش رو پایین می ندازه و هم زمان که داره با انگشت هاش بازی می کنه شمرده شمرده کلمات رو بیان می کنه. 
- کیا مطمئنی دختری؟ شاید... شاید..
دستم رو روی دهنش می ذارم و ساکتش می کنم: 
- کافیه فهمیدم. 
- از روی صندلی بلند می شم و با مرتب کردن یقه پیراهنم می گم:
- باید زودتر بهم می گفتی که باهام راحت نیسیتی. از همین لحظه به بعد دیگه نزدیکت نمی شم که اذیت بشی. 
اشک از چشم هاش سرازیر می شه و خودش رو توی بغلم می ندازه.
بین گریه می گه: 
- دیوونه چی می گی؟ من نگران خودتم. اگه مشکلی داشته باشی باید زودتر بری پیش دکتر. 
در برابر سکوتم اشک هاش بیشتر می شه و خودش رو بیشتر توی بغلم فشارَ می ده. 
- ازم ناراحت نباش.
دستم دور کمرش حلقه می شه: 
- نیستم. برای راحتی خودت می گم.
پیراهنم توی مشتش فشرده می شه: 
- تیکه ننداز بهم. می دونم که به چی فکر کردی. 
با اخم های در هم یه دستم پشت کمرشه که یه گروه پسر وارد محوطه می شن و از خلوتی باغ استفاده می کنن و صدای بلندشون به گوش می رسه: 
 
- مثل اینکه بد موقع مزاحم شدیم بچه ها. 
پچ پچ و همهمه شروع می شه و چند لحظه بعد از بیان قضاوت هاشون، متفرق می شن. 
کتی رو از خودم جدا می کنم: 
- چرا حواست نیست کجاییم! این کارها یعنی چی؟ 
آروم زمزمه می کنه بببخشید. 
هنوز اخم هام توی همه که از گوشه چشمم یه اسکیت سوار که صورتش پوشیده ست رو می بینم. دارم به این فکر می کنم که چرا صورتش رو پوشونده بود که با برداشتن کیف کتی سریع حرکت می کنه. دندون هام رو هم فشار می دم و با گفتن لعنتی به دنبال پسره سرعت می گیرم.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ شنبه 20 مرداد 1397 ] [ 17:57 ] [ N.rostami)entezar) ] [ ]

آخرین مطالب