,

#من_پسرم.

#قسمت_16

 


نگاهی توی صورتش می گردونم و با کج شدن گوشه لبم؛ پوزخندی تحویلش می دم:
- مجبورت کردم دنبالم بیای؟
فاصله ش رو باهام کم می کنه:
- نه، خودم خواستم.
 -نگفتم دور و برم نپلک؟
لب هاش رو با زبون خیس می کنه:
- نه، فقط گفتی بهت دست نزنم.
ابرو هام رو با تعجب بالا می دم:
- برای چی افتادی دنبالم؟
مماسم می نشینه ولی عکس العملی نشون نمی دم:
- می خوام بیشتر هم دیگه رو بشناسیم.
به احمق بودنش می خندم:
- من علاقه ای به شناختن هرزه ها ندارم.
از حرفم غافلگیر می شه و سریع اخم صورتش رو می پوشونه:
- چرا توهین می کنی؟ کی گفته من هرزه م؟
دستم رو پشت سرش روی لبه نیمکت می ذارم و  سمت صورتش خم می شم؛ دقیقا توی چشم هاش خیره می شم و می گم:
- دوست نارین باشی، همچین قیافه ای هم داشته باشی و اینقدرم تو کارت خبره باشی که از وقتی اومدی همش ناز و عشو میای ، می خوای باور هم کنم که هنوز دختری؟
از حرفم شوکه می شه؛ کمی رنگش می پره و به ته ته پته می افته:
- داری اشتباه می کنی، این طور نیست.
دستش رو روی یقه کاپشنم می ذاره و با لحن پر عشوه ای می گه:
- یه فرصت بهم بده تا بهت ثابت کنم دخترم.
- اثبات نمی خواد، ندید می دونم نیستی.
پاک زده به کله ش دختره ی دیوونه!
 ارتباط چشمیش رو با هام حفظ می کنه و باز هم نزدیکتر می آد.
وقتی عکس العملی ازم نمی بینه دستش رو به صورتم نزدیک می کنه. دیگه با کارهاش داره حالم رو بد می کنه. درسته نسبت به پسر ها کشش ندارم ولی دیگه هم جنس باز هم نیستم! من یه عنصر خنثی م که نسبت به هیچ گروهی کشش ندارم.
عصبی می شم و محکم با کف دستم به تخت سینه ش می کوبم و به عقب هلش می دم:
- گفتم بهم نزدیک نشو، مشکل حافظه داری؟



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ شنبه 20 مرداد 1397 ] [ 19:34 ] [ N.rostami)entezar) ] [ ]

آخرین مطالب